کلمه جو
صفحه اصلی

گالری


برابر پارسی : تالار، سرسرا، نگارخانه، نمایشگاه

فارسی به انگلیسی

gallery

فارسی به عربی

معرض

مترادف و متضاد

gallery (اسم)
راهرو، لژ بالا، خندق، گالری، اطاق نقاشی، اطاق موزه، جای ارزان

فرهنگ فارسی

سرسرا، دالان، راهرو، کریاس، دهلیز
( اسم ) ۱ - تالار دراز و مسقف . ۲ - سرسرای طویل . ۳ - مجموعه ای مهم از تابلو های نقاشی و اشیائ هنری که در یک جا گرد آورند .

فرهنگ معین

(ل ) [ فر. ] (اِ. ) ۱ - سرسرا، دالان . ۲ - جای نگه داری و نمایش آثار هنری .

لغت نامه دهخدا

گالری. [ ل ِ ] ( فرانسوی ، اِ ) رجوع به گالاری شود.

فرهنگ عمید

۱. مکانی که آثار هنری در آن به معرض دید گذاشته می شود.
۲. سرسرا، تالار.
۳. راهرو، دالان.

فرهنگ فارسی ساره

نگارخانه


واژه نامه بختیاریکا

بِینت گَه

جدول کلمات

نمایشگاه

پیشنهاد کاربران

به نمایش گذاشتن چیزهایی که قصد داری همه آنرا ببینند و نظر بدهند و خریداری کنند

به انگلسی

گالری یا همان گالارگی جایی برای نگه داشتن و حفظ شدن، از گالماک یا گالماخ مصدر ترکی.

گالری یعنی جایی که یک هنری رادر ان گذاشته اند


گالری یعنی جایی که در آن چیزهایی در معرض نمایش قرارمیگیرد

محلی که درآن کارهای خاص به نمایش ودر معرض دید قرار میدهند

نمایشگاه هنرهای زیبا

گالری، گاه به معنی جای و مکان ، لری هم به معنی لایه ها ، ورقها ، تابلوها ، برگه ها

کلمه ای کاملا فارسی است و ریشه کلمه گاو لنگ دار است و منظور شمارش حرکت و تغییر شکل ماه است گاو لنگ دار به calender و قلندر تبدیل میشود ، مکان و ساختمان رصد خانه ها را گالیر می گویند و کلمات گالری ، الگو، الگوریتم ، لگاریتم و. . . از کلمه گاو لنگ دار گرفته شده است و همه فارسی می باشند.

تماشاخانه

گالری : [اصطلاح راه آهن] دالانی بتونی یا فلزی به شکل مقطع تونل که به منظور عبور ایمن قطار از مناطق صعب العبور ( خطر ریزش بهمن، منطقه برف گیر، و . . . ) بر روی خط احداث می شود.


کلمات دیگر: