کلمه جو
صفحه اصلی

ائتمام


برابر پارسی : آهنگیدن، پیروی

لغت نامه دهخدا

ائتمام. [ اِءْ ت ِ ] ( ع مص ) رجوع به ایتمام شود.

ایتمام. [ ت ِ ] ( ع مص ) ائتمام. قصد کردن. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ). || اقتدا کردن. ( ناظم الاطباء ) ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ): ائتموا بالامام ؛ اقتدا کرد به امام. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی ساره

آهنگیدن، پیرو



کلمات دیگر: