مترادف چارمیخه : استوار، محکم، معتبر، چهارمیخه
چارمیخه
مترادف چارمیخه : استوار، محکم، معتبر، چهارمیخه
مترادف و متضاد
استوار، محکم، معتبر، چهارمیخه
فرهنگ فارسی
استوار . محکم . پابر جا . تزلزل ناپذیر .
لغت نامه دهخدا
چارمیخه. [ خ َ / خ ِ ] ( ص مرکب ) چهارمیخه. استوار. محکم. پابرجا. تزلزل ناپذیر.
کلمات دیگر: