برابر پارسی : ناجور، ناسازگار، ناهمتا | ناسازگار
ضد و نقیض
برابر پارسی : ناجور، ناسازگار، ناهمتا | ناسازگار
فارسی به انگلیسی
contradictory, contrariety, antithesis
ambivalent, contradictory, repugnant
فارسی به عربی
نقیض، متناقض
نقيض
مترادف و متضاد
تضاد، ضد و نقیض، تناقض، پادگذاره
ضد و نقیض، متضاد، کلمهء متضاد
مغایر، مخالف، متناقض، نقیض، متباین، ضد ونقیض
فرهنگ فارسی ساره
ناسازگار
پیشنهاد کاربران
این دو واژه عربی است و پارسی آن این است:
لیکدِژ ( کردی )
لیکدِژ ( کردی )
دو پهلو
کلمات دیگر: