کلمه جو
صفحه اصلی

لاستیک


برابر پارسی : رویی

فارسی به انگلیسی

rubber, tire, tyre, tire or tyre

rubber, tire or tyre


rubber


فارسی به عربی

عجلة , مطاط

مترادف و متضاد

tire (اسم)
لاستیک، لاستیک اتومبیل، لاستیک چرخ

rubber (اسم)
پاک کن، لاستیک، کائوچو، سوهان، رزین، ابریشمی یا کاپوت

caoutchouc (اسم)
لاستیک، کائوچو

india rubber (اسم)
لاستیک، کائوچو

فرهنگ فارسی

قابل ارتجاع، کشدار، جیر، کائوچو، رویه چرخ
( اسم ) ۱- چرم مانندی از کائوچو . ۲- روی. چرخ وسایط نقلیه ( مانند اتومبیل ) .

فرهنگ معین

[ فر. ] (اِ. ) مادة چرم مانند که از شیرة بعضی گیاهان گرفته می شود و پس از یک رشته اعمال صنعتی برای ساختن اشیاء مختلف به کار می رود.

لغت نامه دهخدا

لاستیک. ( از فرانسوی ، اِ ) کلمه ساخته ایرانیان مأخوذ از الاستیک فرانسوی. چرم گونه ای از کائوچو.

فرهنگ عمید

۱. مادۀ جامد، قابل ارتجاع وانعطاف پذیر که در تهیۀ روکش چرخ وسایل نقلیه و مانند این ها کاربرد دارد.
۲. رویۀ چرخ اتومبیل و وسایل نقلیه، تایر.

دانشنامه عمومی

لاستیک می تواند به یکی از موارد زیر اشاره داشته باشد.
لاستیک طبیعی یا کائوچو
لاستیک سنتزی یا لاستیک مصنوعی
تایر

دانشنامه آزاد فارسی

لاستیک (tyre)
(یا: تایِر) حلقۀ پلاستیکی قابل ارتجاع و بادشدنی ای دور طوقه یا رینگ دوچرخه، اتومبیل، و سایر وسایل نقلیۀ جاده رو. نخستین لاستیک بادی را رابرت ویلیام تامسون (۱۸۲۲ـ۱۸۷۳)، مخترع اسکاتلندی، در ۱۸۴۵ به ثبت رساند، اما جان بوید دانلوپ اسکاتلندی، از ۱۸۸۸ تا ۱۸۸۹، مستقلاً لاستیک بادی دوچرخه را اختراع کرد. لاستیک اتومبیل را با فرآیند ولکانش سخت می کنند. لاستیک واژه ای جعلی و نوساز است و در هیچ زبانی وجود ندارد، فارسی زبانان آن را با حذف پ از واژۀ پلاستیک ساخته اند.

پیشنهاد کاربران

روییک


کلمات دیگر: