برابر پارسی : خالکوبی، خالزنی
تاتو
برابر پارسی : خالکوبی، خالزنی
فارسی به انگلیسی
cob, pony
فارسی به عربی
مهر
مترادف و متضاد
یابو، اسب کوتاه و کوچک، تاتو
فرهنگ فارسی
اسب کوتوله وپریال ودم تندرو، یابو، نوعی حیوان پستاندارکه پوست بدنش مانندفلس وزره
( اسم ) نوعی پستاندار که بدنش از فلس پوشیده است مانند حلقه های زره ودر آمریکای جنوبی دیده میشود.
اسبی از نوع خرد و کوتاه با موی و یال دراز و موهای بلند بر تن و مولف آنرا در بلاد بالکان بسیار دیده است خاصه در رومانی .
( اسم ) نوعی پستاندار که بدنش از فلس پوشیده است مانند حلقه های زره ودر آمریکای جنوبی دیده میشود.
اسبی از نوع خرد و کوتاه با موی و یال دراز و موهای بلند بر تن و مولف آنرا در بلاد بالکان بسیار دیده است خاصه در رومانی .
فرهنگ معین
(اِ.) اسب کوتولة پُر یال و دُم بریده .
(اِ.) نوعی پستاندار که بدنش مانند حلقه های زره از فلس پوشیده شده است و در آمریکای جنوبی دیده می شود.
(اِ. ) اسب کوتولة پُر یال و دُم بریده .
(اِ. ) نوعی پستاندار که بدنش مانند حلقه های زره از فلس پوشیده شده است و در آمریکای جنوبی دیده می شود.
(اِ. ) نوعی پستاندار که بدنش مانند حلقه های زره از فلس پوشیده شده است و در آمریکای جنوبی دیده می شود.
لغت نامه دهخدا
تاتو. ( اِ ) اسبی از نوع خرد و کوتاه با موی ویال دراز و موهای بلند بر تن و مؤلف آنرا در بلاد بالکان بسیار دیده است خاصه در رومانی. بر ذون و اوستور و اسب تاتاری است. ( منتهی الارب ). فبعث ولده محمداً لیأتی به فقبص علیه و اتاه به راکباً علی تتو [ بتایین مثناتین اولاهما مفتوحه و الثانیة مضمومة ] و هوالبرذون. ( ابن بطوطه ).
تاتو. ( فرانسوی ، اِ ) نوعی حیوان پستاندار که بدنش از فلس پوشیده است و در امریکای جنوبی دیده می شود. تاتو.
تاتو. ( اِ ) جانوری که در حمامها و جز آن متکون شود و بتازی ابن وردان گویند. ( ناظم الاطباء )
تاتو. ( فرانسوی ، اِ ) نوعی حیوان پستاندار که بدنش از فلس پوشیده است و در امریکای جنوبی دیده می شود. تاتو.
تاتو. ( اِ ) جانوری که در حمامها و جز آن متکون شود و بتازی ابن وردان گویند. ( ناظم الاطباء )
تاتو. (اِ) اسبی از نوع خرد و کوتاه با موی ویال دراز و موهای بلند بر تن و مؤلف آنرا در بلاد بالکان بسیار دیده است خاصه در رومانی . بر ذون و اوستور و اسب تاتاری است . (منتهی الارب ). فبعث ولده محمداً لیأتی به فقبص علیه و اتاه به راکباً علی تتو [ بتایین مثناتین اولاهما مفتوحه و الثانیة مضمومة ] و هوالبرذون . (ابن بطوطه ).
تاتو. (اِ) جانوری که در حمامها و جز آن متکون شود و بتازی ابن وردان گویند. (ناظم الاطباء)
تاتو. (فرانسوی ، اِ) نوعی حیوان پستاندار که بدنش از فلس پوشیده است و در امریکای جنوبی دیده می شود. تاتو.
فرهنگ عمید
اسب کوتوله و پُریال ودم و تندرو، یابو.
دانشنامه عمومی
ممکن است به یکی از موارد زیر اشاره داشته باشد.
تتو (گروه موسیقی) (تاتو) T.A.T.U
خالکوبی (تاتو)
تتو (گروه موسیقی) (تاتو) T.A.T.U
خالکوبی (تاتو)
wiki: ارمنستان است که در استان سیونیک واقع شده است. در کیلومتری جنوب کاپان، مرکز استان سیونیک واقع شده است.
فهرست شهرداری های ارمنستان
تاتو ۶۵٫۷۳ کیلومترمربع مساحت و ۸۶۴ نفر جمعیت دارد و در ارتفاع متر بالاتر از سطح دریا قرار گرفته است.
فهرست شهرداری های ارمنستان
تاتو ۶۵٫۷۳ کیلومترمربع مساحت و ۸۶۴ نفر جمعیت دارد و در ارتفاع متر بالاتر از سطح دریا قرار گرفته است.
wiki: تاتو (روستا)
پیشنهاد کاربران
به "تتو"مراجعه کنید.
وایکینگ
در گویش مردم شهرستان زرند به اسب تندرو که البته عمویت و اکثریت به الاغ تندرو گویند
کلمات دیگر: