مترادف ذاکر : ذکرکننده، روضه خوان، وردگو، یادکننده
برابر پارسی : نیایشگر، ستایشگر
(تلفظ: zāker) (عربی) آنکه خدا را ستایش میکند ، آن که ذکر خدا میگوید ؛ یاد کنندهی خدا ؛ یاد کننده.
۱. ذکرکننده، روضهخوان
۲. وردگو
۳. یادکننده
ذاکر. [ ک ِ ] (اِخ ) ابن محمد جاری . از مردم جار (قریه ای به اصفهان ) و بعضی ذاکربن عمربن سهل الزاهد گفته اند. او از ابومطیع الصحاف سماع دارد.
منوچهری .
ابوحنیفه ٔ اسکافی (از تاریخ بیهقی چ ادیب ص 389).