کلمه جو
صفحه اصلی

ظهور


مترادف ظهور : بروز، پدید، پیدایی، پیدایش، تجلی، جلوه، طلوع، وقوع، هویدایی

متضاد ظهور : پوشیدگی، غروب، غیبت، نهفتگی

برابر پارسی : پیدایش، آشکاری، پیدایی، نمود

فارسی به انگلیسی

appearance, dawn, emergence, manifestation, advent, outburst, presentation

appearance, advent, outburst, presentation


appearance, dawn, emergence, manifestation


فارسی به عربی

تفشی , دخل , ظهور , لمحة
( ظهور(عکس ) ) تطویر

تفشي , دخل , ظهور , لمحة


عربی به فارسی

ظهور , خيال , روح , تجسم , شبح , منظر , پيدايش , ظاهر , نمايش , نمود , سيما


فرهنگ اسم ها

اسم: ظهور (پسر) (عربی) (مذهبی و قرآنی) (تلفظ: zohur) (فارسی: ظهور) (انگلیسی: zohur)
معنی: پدیدار شدن، آشکار شدن

مترادف و متضاد

بروز، پدید، پیدایی، پیدایش، تجلی، جلوه، طلوع، وقوع، هویدایی ≠ پوشیدگی، غروب، غیبت، نهفتگی


development (اسم)
پیشرفت، پیش روی، ترقی، ظهور، بسط، توسعه، ایجاد، سیر، رشد، نمو، سیر تکاملی، تقریر

advent (اسم)
ظهور

manifestation (اسم)
ظهور، اشکار سازی، ابراز

appearance (اسم)
ظهور، سیما، نمایش، ظاهر، پیدایش، ظواهر، نمود، منظر، فرم

apparition (اسم)
ظهور، خیال، شبح، تجسم، روح

emersion (اسم)
ظهور، پیدایش، خروج، ظهور ثانی

ostentation (اسم)
ظهور، تظاهر، نمایش، خود فروشی، خود نمایی

loose (اسم)
ظهور

outburst (اسم)
ظهور، انفجار، فوران، طغیان

conspicuity (اسم)
ظهور

epiphany (اسم)
ظهور، تجلی

فرهنگ فارسی

ظاهرشدن، آشکارشدن، نمایان شدن
۱ - آشکار شدن نمایان شدن . ۲ - بر جای بلند شدن . ۳ - آشکار کردن تصویر . ۴ - پیدایی آشکاری . ۵ - تحت الشعاع نبودن کوکب جمع ظهورات . یا ظهور ظلی . وجود ذهنی . یا ظهور و بطون . ۱ - پیدایی و نهفتگی . ۲ - پیدا و پنهان . یا ظهور آمدن . ۱ - ظاهر شدن آشکار شدن. ۲ - اجرا شدن انجام گردیدن . یا به ظهور آوردن . ۱ - ظاهر کردن آشکار کردن . ۲ - اجرا کردن انجام دادن به عمل آوردن .
جمع ظهر

فرهنگ معین

(ظُ ) [ ع . ] (مص ل . ) آشکار شدن ، نمایان شدن .

لغت نامه دهخدا

ظهور. [ ظُ ] ( ع اِ ) ج ِ ظَهر.

ظهور. [ ظُ ] ( ع مص ) آشکار شدن. آشکارا شدن. پدید آمدن. پدیدار شدن. ظاهر شدن : مرد... توبه کرد که پیش از ظهور حجتی بر امثال این کار اقدام ننماید. ( کلیله و دمنه ). و چنانکه ظهور آن بی ادوات آتش زدن ممکن نگردد اثر این بی تجربت و ممارست هم ظاهر نشود. ( کلیله و دمنه ). || پیدایش. || پیدائی. وضوح. هویدائی. آشکاری. ابانت. بروز. تجلی. رونمائی. بداهت. || بر جای بلند شدن : ظهر علیه ؛ به بام برآمد. || ظَهر علی ؛ یاری داد مرا. || دست یافتن. چیره شدن : ظهر به و علیه ؛ چیره گردید بر وی. || ظَهر بفلان ؛ آشکار کرد او را. || اطلاع بر سِرّ. || فخر به علم. || مرتبه بالا گرفتن. || به پشت زدن. || ( اصطلاح نجوم ) در تحت الشعاع نبودن کوکب.

ظهور. [ ظُ ] ( اِخ ) شهری است در بحر از سرزمین مَهرة در اقصای یمن.

ظهور. [ ظُ ] (اِخ ) شهری است در بحر از سرزمین مَهرة در اقصای یمن .


ظهور. [ ظُ ] (ع اِ) ج ِ ظَهر.


ظهور. [ ظُ ] (ع مص ) آشکار شدن . آشکارا شدن . پدید آمدن . پدیدار شدن . ظاهر شدن : مرد... توبه کرد که پیش از ظهور حجتی بر امثال این کار اقدام ننماید. (کلیله و دمنه ). و چنانکه ظهور آن بی ادوات آتش زدن ممکن نگردد اثر این بی تجربت و ممارست هم ظاهر نشود. (کلیله و دمنه ). || پیدایش . || پیدائی . وضوح . هویدائی . آشکاری . ابانت . بروز. تجلی . رونمائی . بداهت . || بر جای بلند شدن : ظهر علیه ؛ به بام برآمد. || ظَهر علی ؛ یاری داد مرا. || دست یافتن . چیره شدن : ظهر به و علیه ؛ چیره گردید بر وی . || ظَهر بفلان ؛ آشکار کرد او را. || اطلاع بر سِرّ. || فخر به علم . || مرتبه ٔ بالا گرفتن . || به پشت زدن . || (اصطلاح نجوم ) در تحت الشعاع نبودن کوکب .


فرهنگ عمید

۱. ظاهر شدن، آشکار شدن، نمایان شدن.
۲. آشکار کردن تصویر به کمک مواد شیمیایی.
۳. [قدیمی] تجلی.
* به ظهور پیوستن: = * به ظهور رسیدن
* به ظهور رسیدن: ظاهر شدن، آشکار شدن.
* ظهور کردن: (مصدر لازم ) آشکار و نمایان شدن.
* ظهور یافتن: (مصدر لازم ) = * ظهور کردن
= ظَهر

۱. ظاهر شدن؛ آشکار شدن؛ نمایان ‌شدن.
۲. آشکار کردن تصویر به کمک مواد شیمیایی.
۳. [قدیمی] تجلی.
⟨ به ظهور پیوستن: = ⟨ به ظهور رسیدن
⟨ به ظهور رسیدن: ظاهر شدن؛ آشکار شدن.
⟨ ظهور کردن: (مصدر لازم) آشکار و نمایان شدن.
⟨ ظهور یافتن: (مصدر لازم) = ⟨ ظهور کردن


ظَهر#NAME?


دانشنامه عمومی

ظُهور در لغت به معنای آشکار شدن و پیدا و ظاهرشدن است و در اصطلاح مذهب تشیع به ظهور مهدی موعود (امام زمان) شیعیان به کار می رود. مفهوم ظهور در یهودیت و مسیحیت (با نام تجلی مسیح) و آیین زرتشتی وجود دارد.
زمینه سازی ظهور؛ چیستی و چگونگی
معیارهای تطبیق نشانه های ظهور خبرگزاری ابنا
شیعیان، آن دسته از رخدادها، که براساس پیش بینی امامان شیعه، پیش یا در آستانه ظهور مهدی، پدید خواهند آمد را نشانه های ظهور می نامند. به باور شیعیان، بروز هر یک از این نشانه ها، علامتی از نزدیک تر شدن ظهور مهدی (قائم) است، به گونه ای که با بروز مجموعه رخدادهای پیشگویی شده و به دنبال آخرین نشانه ظهور، مهدی قیام خواهد کرد.
به باور شیعیان پدیدار شدن یک یا چند نشانه از مجموعه نشانه های ظهور، چیزی جز نزدیک تر شدن زمان ظهور را نمی رساند. گرچه بسیاری از رویدادها و دگرگونی هایی را که امامان شیعه پیدایش آن ها را در دوران غیبت کبری پیش بینی کرده اند، یا شماری از آن ها را به عنوان نشانه ظهور شناسانده اند، پیش از این به وقوع پیوسته اند. مانند این که، شیعیان باور دارند در روایات، از اختلاف در میان امت اسلام، انحراف بنی عباس و از هم گسستن حکومت آنان، جنگهای صلیبی، فتح قسطنطنیه به دست مسلمانان درآمدن پرچم های سیاه از خراسان خروج مغربی در مصر و تشکیل دولت فاطمیان، وارد شدن ترک ها در منطقه جزیره، در میان رودان و عراق امروزی، وارد شدن رومیان در منطقه رمله و شام، رها شدن کشورهای عرب از قید استعمار، بالا آمدن آب دجله و سرازیر شدن آن به کوچه های کوفه، بسته شدن پل بر روی دجله، بین بغداد و کرخ، اختلاف بین شرق و غرب و جنگ و خون ریزی فراوان خبر داده شده است، که ظاهراً به جز پنج نشانه قطعی و حتمی، که از شش ماه قبل از ظهور یک به یک شروع به رخ دادن می کنند، همه یا بسیاری از نشانه های دیگر تا به کنون، رخ داده اند.
از دید شیعیان، پاره ای از رخدادهای پس از ظهور، عبارت است از:

دانشنامه آزاد فارسی

ظُهور (developing)
در عکاسی فرآیندی که طی آن، تصویری مرئی بر روی فیلم عکاسیِ نوردهی شده، با استفاده از داروی شیمیاییِ ظهور ایجاد می شود. محلول ظهور عامل احیاکننده ای دارد که نمک های نقرۀ نوردیدۀ روی فیلم را به فلز تیره ترِ نقره تبدیل می کند. تصویرِ ظاهر شده، بااستفاده از داروی ثبوت، و با زدودن نمک های نورندیدۀ نقره، پایدار می شود. تصویرِ ظاهرشده بر روی فیلم، به صورت نگاتیو (منفی) است؛ یعنی قسمت های تیره، نمایندۀ بخش های پرنور موضوع، و قسمت های روشن، نمایندۀ بخش های کم نور موضوع اند. برای به دست آوردن تصویری پوزیتیو (مثبت)، نگاتیو را روی کاغذ عکاسی می گذارند و نور می دهند. اسلاید یا شفافه را با دستگاه پروژکتور به نمایش درمی آورند، یا از روی آن، با استفاده از کاغذ مثبت به مثبت، و با فرآیند سیباکروم (که اکنون جای خود را به ایلفوکروم داده است)، عکس پوزیتیو چاپ می کنند.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] ظهور یعنی دلالت لفظ بر معنای مقصود است.
ظهور مقابل خفا، در لغت به معنای آشکار بودن است. مقصود از ظهور در اینجا ظهور لفظی است. به معنایی که شنونده به عنوان یکی از افراد عرف از کلام گوینده می فهمد و کلام او بر آن به عنوان مقصود گوینده دلالت می کند، ظاهر گفته می شود؛ خواه دلالت لفظ بر آن معنا به اقتضای وضع لفظ بر آن معنا باشد یا به سبب قراینی که ذهن شنونده را به آن معنا منتقل می کند. چنان که به دلالت لفظ بر آن معنا ظهور گویند. در اصطلاح، ظهور مقابل نصّ به کار می رود.
تقاوت ظهور با نص
تفاوت آن دو، این است که دلالت نصّ بر معنای مقصود صریح است و احتمال خلاف در آن راه ندارد؛ بر خلاف ظهور که در مورد آن احتمال خلاف هرچند ضعیف می رود؛ بدین معنا که احتمال داده می شود مقصود گوینده غیر آن باشد. از عنوان یاد شده در اصول فقه سخن گفته اند.

جدول کلمات

پیدایش

پیشنهاد کاربران

این واژه عربی است و پارسی آن اینهاست:
بْراز brãz ( پهلوی )
اوپاپ ( سنسکریت: اوتپَپتی )
اوگام ( سنسکریت: اودْگَمَ )
پَشتان ( کردی )
اولاژ ulãž ( سنسکریت: اولاسَ )
پراچیت prãchit ( سنسکریت: پْرَچیت )
پراسوت prãsut ( سنسکریت: پرَسوتی )

بروز

outbreak

بروز شدن


کلمات دیگر: