کلمه جو
صفحه اصلی

ضرب کردن


برابر پارسی : بس شمردن

فارسی به انگلیسی

multiply, coin, mint, strike, to multiply

to multiply


coin, multiply, mint , strike


فارسی به عربی

ضاعف

مترادف و متضاد

mint (فعل)
سکه زدن، اختراع کردن، جعل کردن، ضرب کردن

multiply (فعل)
تکثیر کردن، ضرب کردن، زاد و ولد کردن

فرهنگ فارسی

( مصدر ) ۱ - دریدن شکافتن . ۲ - زدن.

فرهنگ معین

(ضَ. کَ دَ ) [ ع - فا. ] ۱ - (مص م . ) دریدن ، شکافتن . ۲ - انجام دادن عمل ضرب .

دانشنامه عمومی

(پارسی سره؛ واژۀ پیشنهادی کاربران) تاییدن. از "تا" ساخته شده است، چرا که می گوییم "دو دو تا چهار تا". از چهار کنش بنیادین شمارش (چهار عمل اصلی حساب) است. "5 را در 6 ضرب کنیم" به پارسی می شود "5 را در 6 بتاییم".


فرهنگ فارسی ساره

بس شمردن


پیشنهاد کاربران

اختراع، زدن

Product


در رایشگری و آماردن ( ریاضی و حساب ) :
بَس شمردن
بَس شماردن
بَس شماری
بَس شمارش

چند شماری

۲ ضربدر ۳:
۲ در ۳
۲ بار ۳
۲ تا ۳


کلمات دیگر: