کلمه جو
صفحه اصلی

ساخلو


مترادف ساخلو : پادگان، سربازخانه

فارسی به انگلیسی

garrison


base, fort, garrison


فارسی به عربی

حامیة

مترادف و متضاد

garrison (اسم)
پادگان، ساخلو

پادگان، سربازخانه


فرهنگ فارسی

پادگان، عدهای سربازکه دورهم جمع شوند
۱ - گروهی از سربازان که در مکانی اقامت کنند و بحفظ آن مامورند پادگان . ۲ - وجوهی که ده نشینان گرگان برای ایمن ماندن از تجاوزات ایل یموت بانان دهند .

فرهنگ معین

( لُ ) [ تر. ] (اِ. ) پادگان ، گروهی سرباز که در یک مکان ساکن شوند و به محافظت آن بپردازند.

لغت نامه دهخدا

ساخلو. [ ل ُ ] ( ترکی ، اِ ) گروهی از سربازان که در مکانی جای گزیده وبحفظ و نگاهبانی آن گماشته شده باشند. این کلمه ترکی است و فرهنگستان پادگان را بجای آن برگزیده است.

فرهنگ عمید

عده ای سرباز که در محلی برای نگهبانی گماشته شوند، پادگان.

جدول کلمات

پادگان

پیشنهاد کاربران

هو
پادگان یا قرارگاه نظامی.
لغت ترکی مغولی از مصدر ساخلاماق یعنی نگه داشتن.

بهمن جان ترکی و مغولی یک زبون نیستن که میگی لغت ترکی مغولی این لغت ترکی هستش ترکی


کلمات دیگر: