کلمه جو
صفحه اصلی

ضدیت کردن

فارسی به انگلیسی

oppose

فارسی به عربی

عارض

مترادف و متضاد

antagonize (فعل)
مخالف کردن، دشمن کردن، ضدیت کردن

defy (فعل)
ضدیت کردن، شیر کردن، بمبارزه طلبیدن، تحریک جنگ کردن

oppose (فعل)
ضدیت کردن، مخالفت کردن، در افتادن، مقاومت کردن

show enmity or hostility (فعل)
ضدیت کردن


کلمات دیگر: