کلمه جو
صفحه اصلی

حاده


مترادف حاده : بسته ، قائمه

متضاد حاده : منفرجه، باز

فارسی به انگلیسی

acute

مترادف و متضاد

۱. بسته ≠ منفرجه، باز
۲. قائمه


فرهنگ فارسی

تند و تیز

لغت نامه دهخدا

( حادة ) حادة. [ حادْ دَ ] ( ع ص ) تأنیث حاد. تند. تیز. || رائحه حادّه ، ای ذکیة؛ بوئی تند. بوئی تیز. || سواره. ( طب ). || مقابل مزمنه. ( در بیماری ) .
- زاویه حادّة ؛ زاویه تنگ تر از قائمة و منفرجة ( هندسه ). رجوع به حادّ و زاویه شود .

حادة. [ حادْ دَ ] (ع ص ) تأنیث حاد. تند. تیز. || رائحه ٔ حادّه ، ای ذکیة؛ بوئی تند. بوئی تیز. || سواره . (طب ّ). || مقابل مزمنه . (در بیماری ) .
- زاویه ٔ حادّة ؛ زاویه ٔ تنگ تر از قائمة و منفرجة (هندسه ). رجوع به حادّ و زاویه شود .


فرهنگ عمید

حاد#NAME?


= حاد

دانشنامه عمومی

(پارسی سره؛ واژۀ پیشنهادی کاربران) تند. "زاویۀ حاده" به پارسی می شود "گوشۀ تند" (از فرهنگستان).


پیشنهاد کاربران

در دانش هَندازشی ( هندسی ) :
حاده: تیزگوشه
منفرجه:بازگوشه

زاویه کوچکتر

حاده در ریاضیات به معنی زاویه کوچکتر است
ولی در موارد دیگر مانند پزشکی به معنی خطر است


کلمات دیگر: