مترادف حاشا و کلا : اصلاوابدا
حاشا و کلا
مترادف حاشا و کلا : اصلاوابدا
فرهنگ فارسی
بهیچوجه
لغت نامه دهخدا
حاشا و کلا. [ وَک َل ْ لا ] ( ع صوت مرکب ) ابداً. بهیچوجه :
کلاه رفعت و تاج سلیمان
بهر کل کی رسد حاشا و کلا.
کلاه رفعت و تاج سلیمان
بهر کل کی رسد حاشا و کلا.
مولوی.
|| منزهم از این کار یا فکر.فرهنگ عمید
به هیچ وجه، ابداًًًًٍٍ، هرگز.
اصطلاحات
معنی ضرب المثل -> حاشا و کلاّ
اصرار و لجاجت، یکدندگی و پافشاری رو حرف خود.
اصرار و لجاجت، یکدندگی و پافشاری رو حرف خود.
کلمات دیگر: