برابر پارسی : روانیدن
جاری کردن
برابر پارسی : روانیدن
فارسی به انگلیسی
فرهنگ فارسی
( مصدر ) روان ساختن معمولداشتن متداولکردن .
لغت نامه دهخدا
جاری کردن. [ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) روان ساختن. || معمول داشتن. متداول کردن. راندن.
جدول کلمات
ریختن
کلمات دیگر: