کلمه جو
صفحه اصلی

ذمه دار


مترادف ذمه دار : ضمان، متعهد، متقبل، متکفل

فارسی به انگلیسی

having an obligation or due, responsible, responsible person, obligor, debtor, having an obligation

having an obligation, responsible person, obligor, debtor


مترادف و متضاد

ضمان، متعهد، متقبل، متکفل


پیشنهاد کاربران

کسی که مسئول یک کاری اومدی برعهده اش باشد

متعهد،
کسی که کاری به آن محول باشد
و نسبت به آن جو او باشد
یا به عبارتی ساده تر مسئول باشد


کلمات دیگر: