صاحب کرم
فارسی به انگلیسی
benefactor, giver, bestower
beneficent, generous
فارسی به عربی
رحیم
فرهنگ فارسی
بخشنده
لغت نامه دهخدا
صاحب کرم. [ ح ِ ک َ رَ ] ( ص مرکب ) بخشنده. خداوند کرم :
طمع را نباید که چندان کنی
که صاحب کرم را پشیمان کنی.
طمع را نباید که چندان کنی
که صاحب کرم را پشیمان کنی.
؟
فرهنگ عمید
خداوند کرم، بخشنده: طمع را نباید که چندان کنی / که صاحب کرم را پشیمان کنی (؟: لغت نامه: صاحب کرم ).
کلمات دیگر: