کلمه جو
صفحه اصلی

جالب


مترادف جالب : جاذب، گیرا، رباینده

برابر پارسی : چشمگیر، دلچسب، دلکش، دلنشین، گیرا، نغز

فارسی به انگلیسی

attractive


arresting, eye-catching, listenable, newsworthy, notable, piquant, spicy, striking, juicy, intriguing, attractive, live

arresting, eye-catching, intriguing, listenable, newsworthy, notable, piquant, spicy, striking


فارسی به عربی

امتصاص , بارز , جذاب , رائع , کثیر التوابل

مترادف و متضاد

جاذب، گیرا، رباینده


drawing card (اسم)
جالب، چیز جالب توجه

well-off (صفت)
جذاب، جالب، پولدار، ثروتمند، دارای زندگی اسوده

spicy (صفت)
تند، جالب، زننده، معطر، ادویه دار، ادویه زده

absorbing (صفت)
جاذب، درکش، دراشام، جذاب، جالب، دلربا

attractive (صفت)
جاذب، جالب، دلربا، خوش نما، فریبنده، مورد توجه، دلکش، کشنده

yummy (صفت)
جالب، زیبا، لذیذ، خوش مزه، جالب توجه

marvelous (صفت)
جالب، عجیب، حیرت اور

memorable (صفت)
جالب، حائز امیت، یاد اوردنی

arresting (صفت)
جالب، توقیف کننده

فرهنگ فارسی

جلب کننده، بسوی خودکشنده، رباینده، دلربا
( اسم ) ۱- جلب کننده رباینده جاذب . ۲- بجای (( جالب توجه ) ) و (( جالب دقت ) ) آید.

فرهنگ معین

(لِ ) [ ع . ] (اِفا. ) جلب کننده ، دلربا.

لغت نامه دهخدا

جالب. [ ل ِ ] ( ع ص ) از جلب. بسوی خود کشنده چیزی را. ( آنندراج ). کشنده و جلب کننده. از جائی به جائی. کشنده. در تداول فارسی امروز جالب توجه و گاه بمعنی موضوع خوش آیند و مرادف «انترسان » بکار رود. || غوغاکننده. آوازدهنده. || آنکه ارزاق رابه سوی شهرها حمل و نقل میکند : الجالب مرزوق والمحتکر ملعون. || فراهم آورنده جماعت. || ( اِ ) بانگ بر اسب وقت دوانیدن. ( ناظم الاطباء ). || ( ص ) جرح جالب ؛ جراحت به شده. ج ، جوالب و جُلَّب. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ عمید

۱. کسی یا چیزی که موجب جلب علاقه یا توجه می شود، جلب کننده.
۲. [مجاز] تعجب آور.
۳. خواستار، خواهان.

فرهنگ فارسی ساره

چشمگیر، دلنشین، نغز، دلچسب، دلچسب، دلکش


جدول کلمات

گیرا

پیشنهاد کاربران

خیره کننده

خنده دار
با حال
توجه کردن

Fun

آنچه علاقه ی کسی را به خود جلب می کند، علاقه

آنچه علاقه ی کسی را به خود جلب می کند

شگفت انگیز
شگفتی

دلبرا

رباینده

باحال

جذب کننده


جلب کننده



عصبانی، اخمو

گیرا، دلبرا

برابر های پارسی آن جذب کننده، شگفت انگیز ، شگفت آور، گیرا

شگفت

چیزی که باعث جلب توجه می شود

جذب ، جلب ، توجه ، عصبانی ، باحال
همشون ریشه تازی ( عربی ) دارن

شگفت چیز مردمی پسند


کلمات دیگر: