کلمه جو
صفحه اصلی

فاسد کننده

فارسی به عربی

معدی

مترادف و متضاد

corrupter (اسم)
فاسد کننده، منحرف کننده

infectious (صفت)
ساری، واگیر، مسری، فاسد کننده، عفونی، سام

corrosive (صفت)
خورنده، تباه کننده، موجد زنگ، فاسد کننده

putrefactive (صفت)
فاسد کننده

degenerative (صفت)
فاسد کننده، وابسته به انحطاط


کلمات دیگر: