کلمه جو
صفحه اصلی

علیفه

فرهنگ فارسی

ابن عدی بن عمرو ابن مالک بن عامر بن بیاضی نام او را خلیفه بن عدی نیز آورده اند ابن اسحاق و موسی بن عقبه وی را جزو کسانی آورده اند که در غزوه بدر شرکت جستند و ضرار بن صرد بنقل از عبدالله بن ابی رافع گوید که وی در جنگ صفین همراه علی ( ع ) بوده است

لغت نامه دهخدا

( علیفة ) علیفة. [ ع َ ف َ ] ( ع ص ) ناقه و گوسپند که علوفه به خوردن دهی آن را و به چرا نگذاری. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). شتر ماده یا گوسفندی که برای فربه شدن ، بدان علف دهند و به چرا فرستاده نشود. ( از لسان العرب ) ( از تاج العروس ) ( از متن اللغة ). مفرد و جمع در آن یکسان است. ( از اقرب الموارد ). پروار. و نیز رجوع به عَلوفة و مَعلَفة شود.

علیفة. [ع َ ف َ ] ( اِخ ) ابن عدی بن عمروبن مالک بن عامربن بیاضه بیاضی. نام او را «خلیفةبن عدی...» نیز آورده اند.ابن اسحاق و موسی بن عقبة وی را جزو کسانی آورده اند که در غزوه بدر شرکت جستند. و ضراربن صرد به نقل ازعبداﷲبن ابی رافع گوید که وی در جنگ صفین همراه علی ( ع ) بوده است. ( از الاصابه ابن حجر ج 4، قسم اول ).

علیفة. [ ع َ ف َ ] (ع ص ) ناقه و گوسپند که علوفه به خوردن دهی آن را و به چرا نگذاری . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). شتر ماده یا گوسفندی که برای فربه شدن ، بدان علف دهند و به چرا فرستاده نشود. (از لسان العرب ) (از تاج العروس ) (از متن اللغة). مفرد و جمع در آن یکسان است . (از اقرب الموارد). پروار. و نیز رجوع به عَلوفة و مَعلَفة شود.


علیفة. [ع َ ف َ ] (اِخ ) ابن عدی بن عمروبن مالک بن عامربن بیاضه ٔ بیاضی . نام او را «خلیفةبن عدی ...» نیز آورده اند.ابن اسحاق و موسی بن عقبة وی را جزو کسانی آورده اند که در غزوه ٔ بدر شرکت جستند. و ضراربن صرد به نقل ازعبداﷲبن ابی رافع گوید که وی در جنگ صفین همراه علی (ع ) بوده است . (از الاصابه ٔ ابن حجر ج 4، قسم اول ).


دانشنامه عمومی

علیفه (روستا). علیفه (در عربی: العَلّیفْة )نام روستایی است در دهستان بیت العِمّاد از توابع استان اِب در کشور یمن در شبه جزیره عربستان.
المقحفی، ابراهیم، احمد ، (مُعجَم المُدُن وَالقَبائِل الیَمَنِیَة) ، منشورات دار الحکمة، صنعاء، چاپ وانتشار سال ۱۹۸۵ میلادی به (عربی).
جمعیت آن (۶۰ ) نفر (۹ خانوار) می باشد.


کلمات دیگر: