سلق بریست و آنرا بشیرازی . حلیمو خوانند . حلیمو . آزاد دارو .
سلق جبلی
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
سلق جبلی. [س َ ل َ ق ِ ج َ ب َ ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) سلق بری است و به شیرازی حلیمو خوانند. ( فهرست مخزن الادویه ). حلیمو. ( الفاظ الادویه ). آزاددارو. ( یادداشت مؤلف ).
کلمات دیگر: