کلمه جو
صفحه اصلی

قرناء

لغت نامه دهخدا

قرناء. [ ق َ ] ( ع اِ ) سوره ای که در هر رکعت خوانده شود. ( آنندراج ). || ( ص ) زن که وی را قَرْن باشد. رجوع به قَرْن شود.

قرناء. [ ق َ] ( اِخ ) بنی القرناء به او منسوبند. ( لباب الانساب ).

قرناء. [ ق َ ] (ع اِ) سوره ای که در هر رکعت خوانده شود. (آنندراج ). || (ص ) زن که وی را قَرْن باشد. رجوع به قَرْن شود.


قرناء. [ ق َ] (اِخ ) بنی القرناء به او منسوبند. (لباب الانساب ).


دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی قُرَنَاءَ: همنمشینان - قرینان -همراهان
ریشه کلمه:
قرن (۳۳ بار)

پیشنهاد کاربران

استخوانی در فرج که مانع نزدیکی است


کلمات دیگر: