کلمه جو
صفحه اصلی

قتانه

فرهنگ فارسی

اندک طعام گردیدن کم خوار شدن

لغت نامه دهخدا

( قتانة ) قتانة. [ ق َن َ ] ( ع مص ) اندک طعام گردیدن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( اقرب الموارد ). کم خوار شدن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ): قَتُن َ الرجل قتانة؛ اندک طعام گردید و کم خوار شد. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ).

قتانة. [ ق َن َ ] (ع مص ) اندک طعام گردیدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). کم خوار شدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ): قَتُن َ الرجل قتانة؛ اندک طعام گردید و کم خوار شد. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).



کلمات دیگر: