کلمه جو
صفحه اصلی

عرق سوزه

فرهنگ فارسی

جوش خرد سرخ که از اثر خوی بر اندام بادید شود عرق سوز

لغت نامه دهخدا

عرق سوزه. [ ع َ رَ زَ / زِ ] ( اِ مرکب )جوش خرد سرخ که از اثر خوی بر اندام بادید شود. ( یادداشت مرحوم دهخدا ). عرق سوز. رجوع به عرق سوز شود.


کلمات دیگر: