کلمه جو
صفحه اصلی

غضبیه

فرهنگ فارسی

( صفت ) مونث غضبی . یا قوه ( قوت ) غضبی . یکی از قوای باعثه . اگر شوق برای دفع امر مکروه و ناپسندی باشد آنرا قوه غضبیه نامند شهویه و آن قوه دفع منافر است .

لغت نامه دهخدا

( غضبیة ) غضبیة. [ غ َ ض َ بی ی َ ] ( ع ص نسبی ) تأنیث غضبی ( منسوب به غضب ؛ یعنی خشم ): روح غضبیه ؛ روح حیوانیه. قوه غضبیه ؛ قوه سبعیه و آلتها القلب.
- قوه غضبیه ؛ قوه ٔدفع منافر یا دفع مهروب عنه. مقابل قوه شهویه ؛ یعنی قوه جذب ملائم یا جلب مطلوب الحصول. رجوع به غَضَب شود.

غضبیة. [ غ َ ض َ بی ی َ ] (ع ص نسبی ) تأنیث غضبی (منسوب به غضب ؛ یعنی خشم ): روح غضبیه ؛ روح حیوانیه . قوه ٔ غضبیه ؛ قوه ٔ سبعیه و آلتها القلب .
- قوه ٔ غضبیه ؛ قوه ٔدفع منافر یا دفع مهروب عنه . مقابل قوه ٔ شهویه ؛ یعنی قوه ٔ جذب ملائم یا جلب مطلوب الحصول . رجوع به غَضَب شود.



کلمات دیگر: