زدن سخت لغتی است در طلحیف
طلحف
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
طلحف . [ طَ ل َ ] (ع ص ) زدن سخت . طلحیف . || گرسنگی سخت . (منتهی الارب ).
طلحف. [ طَ ل َ ] ( ع ص ) زدن سخت. طلحیف. || گرسنگی سخت. ( منتهی الارب ).
طلحف. [ طِل ْ ل َ ] ( ع ص ) زدن سخت. لغتی است در طلحیف. ( منتهی الارب ). رجوع به طلحیف شود.
طلحف. [ طِل ْ ل َ ] ( ع ص ) زدن سخت. لغتی است در طلحیف. ( منتهی الارب ). رجوع به طلحیف شود.
طلحف . [ طِل ْ ل َ ] (ع ص ) زدن سخت . لغتی است در طلحیف . (منتهی الارب ). رجوع به طلحیف شود.
کلمات دیگر: