نظریهای غالب در مکتب فرانکفورت که نگاهی انتقادآمیز به استفادۀ ابزاری از علم و فلسفه دارد و پیشرفتهای علمی را وسیلهای برای رهایی انسان میداند
نظریۀ انتقادی
فرهنگ فارسی
دیدگاهی که میکوشد با تلفیق دو جریان فکری اثباتگرا و تعبیری با گذر از این دوگانگی در بافتار، ادراکی گسترده در مسیر مشارکت کنشگران در تکامل اجتماعی پدید آورد
فرهنگستان زبان و ادب
{critical theory} [آینده پژوهی و آینده نگری] دیدگاهی که می کوشد با تلفیق دو جریان فکری اثبات گرا و تعبیری با گذر از این دوگانگی در بافتار، ادراکی گسترده در مسیر مشارکت کنشگران در تکامل اجتماعی پدید آورد
کلمات دیگر: