ازیر
فارسی به انگلیسی
فرهنگ فارسی
( آزیر ) ( اسم ) ۱ - رنج عذاب شکنجه اذیت. ۲ - تعب مشقت. ۳ - کین کینه بغض عداوت . ۴ - رنجیدگی رنجش شکراب . ۵ - اندوه غم تیمار . ۶ - تائ لم توجع . ۷- ضرب کوب صدمه . ۸ - آفت . ۹ - بیماری مرض ناخوشی بیماری مانند جنون و هاری .
مماله آزار
آزار، رنج، آسیب
نام یکی از دوازده پسر یعقوب
مماله آزار
آزار، رنج، آسیب
نام یکی از دوازده پسر یعقوب
فرهنگ معین
( آزیر ) ( اِ. ) آزار، رنج و آسیب .
لغت نامه دهخدا
( آزیر ) آزیر. ( اِمص ، اِ ) مماله آزار :
در جهان چندانکه خواهی بیشمار
نیستی و محنت و آزیر هست
وز فلک چندانکه خواهی بی قیاس
نفرت آهو و خشم شیر هست.
ازیر. [ ؟زْ زی ] ( اِخ ) نام یکی از دوازده پسر یعقوب :
ز زلفا دو فرزند چون شیر بود
یکی جادیه ، دیگر ازیر بود.
در جهان چندانکه خواهی بیشمار
نیستی و محنت و آزیر هست
وز فلک چندانکه خواهی بی قیاس
نفرت آهو و خشم شیر هست.
انوری.
|| ( ص ) آژیر. || ( اِ ) حوض. برکه. تالاب. اسطخر. || غلبه. زیادتی. || بانگ و فریاد. ( برهان ).ازیر. [ ؟زْ زی ] ( اِخ ) نام یکی از دوازده پسر یعقوب :
ز زلفا دو فرزند چون شیر بود
یکی جادیه ، دیگر ازیر بود.
شمسی ( یوسف و زلیخا ).
ازیر. [ ؟زْ زی ] (اِخ ) نام یکی از دوازده پسر یعقوب :
ز زلفا دو فرزند چون شیر بود
یکی جادیه ، دیگر ازیر بود.
ز زلفا دو فرزند چون شیر بود
یکی جادیه ، دیگر ازیر بود.
شمسی (یوسف و زلیخا).
فرهنگ عمید
( آزیر ) آزار، رنج، آسیب: در جهان چندان که خواهی بی شمار / نیستی و محنت و آزیر هست (انوری: ۵۶۱ حاشیه ).
گویش مازنی
/ozir/ باد شبانگاهی جلگه ی خزر جنوبی با جهت وزش جنوب به شمال
باد شبانگاهی جلگه ی خزر جنوبی با جهت وزش جنوب به شمال
کلمات دیگر: