کلمه جو
صفحه اصلی

مودبانه


مترادف مودبانه : فرهیخته وار، باادب

متضاد مودبانه : غیر مودبانه

فارسی به انگلیسی

politely, courteously, gracefully, respectful, respectfully, suavely, de rigueur, civilly, decent, suave, punctilious, punctiliously

politely


de rigueur, civilly, courteously, decent, gracefully, suave, politely, punctilious, punctiliously, respectful, respectfully, suavely


فارسی به عربی

مهذب

مترادف و متضاد

courteous (صفت)
خوشخو، خوش رفتار، با ادب، مودب، مودبانه، خوش معاشرت

urbane (صفت)
مودب، مودبانه، مقرون به ادب

civilly (قید)
مودبانه

mannerly (قید)
مودبانه، باتربیت

فرهیخته‌وار، باادب ≠ غیر مودبانه


فرهنگ فارسی

با ادب از روی ادب و تربیت : مودبانه پیش رفت وسلام گفت .
به طور ادب و خوشرویی و با ملاطفت .

لغت نامه دهخدا

مؤدبانه. [ م ُ ءَدْ دَ ن َ / ن ِ ] ( ص نسبی ، ق مرکب ) به طور ادب و خوشرویی و باملاطفت. ( ناظم الاطباء ). همراه با ادب و تربیت و نزاکت : درخواست او را مؤدبانه رد کرد؛ به من جواب مؤدبانه داد.

فرهنگ عمید

از روی ادب، مانندِ اشخاص مؤدَب.


کلمات دیگر: