موجودی. [ م َ ] ( حامص ) موجود بودن. مقابل معدومی. || ( اِ ) نقد. آنچه برجای است. آنچه از پول و اعتبار و ارز و لوازم و ابزار و اشیاء وجود داشته باشد. هرچه از مال و پول فی الحال موجود باشد: از دفترها همه موجودی را امروز از انبار گرفتم. ترکیب ها: - موجودی صندوق . موجودی دریافتی. موجودی داین . موجودی مدیون .
دانشنامه آزاد فارسی
موجودی (stock) مواد اولیه، کالاهای نیمه ساخته، کالاهای در فرآیند تولید و کالاهای ساخته شدۀ در تملک مؤسسات. آن ها مواد اولیه و کالاهای نیمه ساخته شده ای را نگه می دارند که برای تولید نیاز دارند. کالاهای ساخته شده تا زمان فروش نگهداری می شوند. در صورتی که شرکت ها بتوانند به اندازۀ کافی کالاهای ساخته شده برای عرضۀ به موقع در بازار تولید کنند، معمولاً سعی می کنند مقدار موجودی کالای خود را به حداقل ممکن برسانند.