کلمه جو
صفحه اصلی

ملول کردن


مترادف ملول کردن : به ستوه آوردن، بیزار کردن، افسرده کردن، اندوهگین کردن، غمگین کردن

متضاد ملول کردن : شادمان کردن

فارسی به انگلیسی

irk, tire

مترادف و متضاد

به‌ستوه‌آوردن، بیزار کردن ≠ شادمان کردن


افسرده کردن، اندوهگین کردن، غمگین کردن


۱. بهستوهآوردن، بیزار کردن
۲. افسرده کردن، اندوهگین کردن، غمگین کردن ≠ شادمان کردن


پیشنهاد کاربران

خسته داشتن. [ خ َ ت َ / ت ِ ت َ ] ( مص مرکب ) ملول کردن. ناشاد کردن. خشنود نکردن :
پیام ما که رساند بخدمتش که رضا
رضای اوست اگر خسته دارد ار خشنود.
سعدی.

دل نژند کردن ؛ غمگین کردن :
کند کاهلی مرد را دل نژند
در دانش و روزی آرد به بند.
اسدی.


کلمات دیگر: