دریچهای در صفحۀ کانونی یک سامانۀ اپتیکی که میدان دید را محدود میسازد
میدان بند
فرهنگ فارسی
فرهنگستان زبان و ادب
{field stop} [نجوم رصدی و آشکارسازها] دریچه ای در صفحۀ کانونی یک سامانۀ اپتیکی که میدان دید را محدود می سازد
کلمات دیگر:
دریچهای در صفحۀ کانونی یک سامانۀ اپتیکی که میدان دید را محدود میسازد