مترادف موعظه کردن : وعظ کردن، منبر رفتن، نصیحت کردن، اندرزدادن
موعظه کردن
مترادف موعظه کردن : وعظ کردن، منبر رفتن، نصیحت کردن، اندرزدادن
فارسی به انگلیسی
فارسی به عربی
خطبة , عظ , موعظة
مترادف و متضاد
وعظ کردن، منبر رفتن
نصیحت کردن، اندرزدادن
۱. وعظ کردن، منبر رفتن
۲. نصیحت کردن، اندرزدادن
اگاه کردن، نصیحت کردن، پند دادن، وعظ کردن، موعظه کردن
موعظه کردن
نصیحت کردن، وعظ کردن، موعظه کردن، سخنرانی مذهبی کردن
وعظ کردن، موعظه کردن
کلمات دیگر: