کلمه جو
صفحه اصلی

اعط

عربی به فارسی

واگذار کردن , دادن (به) , بخشيدن , دهش , دادن , پرداخت کردن , اتفاق افتادن , فدا کردن , اراءه دادن , بمعرض نمايش گذاشتن , رساندن , تخصيص دادن , نسبت دادن به , بيان کردن , شرح دادن , افکندن , گريه کردن


فرهنگ فارسی

مرد دراز . طویل

لغت نامه دهخدا

اعط. [ اَ ع َطط ] ( ع ص ) مرد دراز. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). طویل. ( از اقرب الموارد ).


کلمات دیگر: