شمس الدین محمد گلندام (نیمهٔ دوم سدهٔ هشتم و نیمهٔ اول سده نهم هجری قمری)، مشهور است که یکی از نزدیکان حافظ و جمع آورنده و مقدّمه نویس دیوان است. از او به عنوان نویسنده و شاعر نیز یاد شده است.
حافظ شیرازی، خواجه شمس الدین محمد بن محمد (۱۳۵۴)، حافظ شیراز، به کوشش به روایت احمد شاملو.، تهران: انتشارات مروارید
خرّمشاهی، بهاءالدّین. حافظ نامه، شرح الفاظ، اعلام، مفاهیم کلیدی و ابیات دشوار حافظ، بخش اوّل، انتشارات علمی و فرهنگی، تهران، ۱۳۷۳ شابک ۹۶۴-۴۴۵-۱۷۳-۲
هرچند که افراد زیادی معتقدند محمد گلندام یکی از نزدیکان حافظ و نیز جمع آورنده و مقدّمه نویس دیوان است، اما نظر برخی از محققان با آن ها تفاوت دارد. احمد شاملو در مقدمه ٔ حافظ شیراز به روایت احمد شاملو می نویسد:«این شخص را محمدِ گلندام خوانده اند لیکن رنود دریافتند که چنین نیست و یک محررِ گم نام بدین نام و نشان خواسته است از این ره گذر نامی از خود به یادگار بگذارد. زیرا آن چنان که محققانی چون محمد قزوینی نوشته اند، در قدیم ترین نسخی که از این مقدمه در دست است چنین نامی دیده نمی شود. قزوینی در عینِ حال اقوالِ دولت شاه سمرقندی را نیز مؤیدِ نظرِ خود دانسته است که در تذکرهٔ احوالِ حافظ می نویسد: «بعد از وفاتِ حافظ معتقدان و مصاحبانِ او اشعار او را مدون ساخته اند.» و دیگر نامی از کسی نبرده است.»
این نظریه اخیر نیز مخالفانی دارد دکتر سید محمدرضا جلالی نائینی در این باره می نویسد:"در طول شش قرنی که از وفات خواجه سپری شده، هیچ یک از کسانی که دربارهٔ آثار و زندگانی او تحقیق و تتبع کرده اند، وجود شمس الدین محمد گلندام را مورد شک و تردید قرار نداده اند و همه او را جامع دیوان حافظ شناخته اند، مگر علامه محمد قزوینی و تنی چند در ایران که به اقتفای آن مرحوم قدم برداشته اند و به اشتباه افتاده اند، و گلندام را وجودی موهوم و غیرواقعی و غیرحقیقی پنداشته اند!"
"در این میان در سفینه ای که سابقاً جزو کتاب خانهٔ آقای جعفر سلطان القرایی در تبریز بود و اکنون به کتاب خانهٔ مجلس (بهارستان) انتقال یافته است قصیده ای در مدح ابوالفتح سلطان ابراهیم پسر شاهرخ که از سال ۸۱۷ تا ۸۳۸ هجری حکومت فارس را بر عهده داشته تحت عنوان: «ایضایمدحه، مولانا شمس الدین محمد گلندام»، از محمد گلندام کشف شد."
حافظ شیرازی، خواجه شمس الدین محمد بن محمد (۱۳۵۴)، حافظ شیراز، به کوشش به روایت احمد شاملو.، تهران: انتشارات مروارید
خرّمشاهی، بهاءالدّین. حافظ نامه، شرح الفاظ، اعلام، مفاهیم کلیدی و ابیات دشوار حافظ، بخش اوّل، انتشارات علمی و فرهنگی، تهران، ۱۳۷۳ شابک ۹۶۴-۴۴۵-۱۷۳-۲
هرچند که افراد زیادی معتقدند محمد گلندام یکی از نزدیکان حافظ و نیز جمع آورنده و مقدّمه نویس دیوان است، اما نظر برخی از محققان با آن ها تفاوت دارد. احمد شاملو در مقدمه ٔ حافظ شیراز به روایت احمد شاملو می نویسد:«این شخص را محمدِ گلندام خوانده اند لیکن رنود دریافتند که چنین نیست و یک محررِ گم نام بدین نام و نشان خواسته است از این ره گذر نامی از خود به یادگار بگذارد. زیرا آن چنان که محققانی چون محمد قزوینی نوشته اند، در قدیم ترین نسخی که از این مقدمه در دست است چنین نامی دیده نمی شود. قزوینی در عینِ حال اقوالِ دولت شاه سمرقندی را نیز مؤیدِ نظرِ خود دانسته است که در تذکرهٔ احوالِ حافظ می نویسد: «بعد از وفاتِ حافظ معتقدان و مصاحبانِ او اشعار او را مدون ساخته اند.» و دیگر نامی از کسی نبرده است.»
این نظریه اخیر نیز مخالفانی دارد دکتر سید محمدرضا جلالی نائینی در این باره می نویسد:"در طول شش قرنی که از وفات خواجه سپری شده، هیچ یک از کسانی که دربارهٔ آثار و زندگانی او تحقیق و تتبع کرده اند، وجود شمس الدین محمد گلندام را مورد شک و تردید قرار نداده اند و همه او را جامع دیوان حافظ شناخته اند، مگر علامه محمد قزوینی و تنی چند در ایران که به اقتفای آن مرحوم قدم برداشته اند و به اشتباه افتاده اند، و گلندام را وجودی موهوم و غیرواقعی و غیرحقیقی پنداشته اند!"
"در این میان در سفینه ای که سابقاً جزو کتاب خانهٔ آقای جعفر سلطان القرایی در تبریز بود و اکنون به کتاب خانهٔ مجلس (بهارستان) انتقال یافته است قصیده ای در مدح ابوالفتح سلطان ابراهیم پسر شاهرخ که از سال ۸۱۷ تا ۸۳۸ هجری حکومت فارس را بر عهده داشته تحت عنوان: «ایضایمدحه، مولانا شمس الدین محمد گلندام»، از محمد گلندام کشف شد."
wiki: محمد گلندام