کلمه جو
صفحه اصلی

مغفرت ماب

فرهنگ فارسی

( صفت ) مرحوم مغفور ( در مورد مرده استعمال شود ) : [ زرع و تربیت این جنس ( برنج صدری ) از مغفرت ماب میرزا آقا خان صدر اعظم نوری شد ... ] ( الماثر و الاثار . ۱۱۵ )
مغفرت پناه بخشوده

لغت نامه دهخدا

( مغفرت مآب ) مغفرت مآب. [ م َ ف ِ رَ م َ ] ( ص مرکب ) مغفرت پناه. بخشوده. آمرزیده. آمرزش یافته. مغفور : زرع و تربیت این جنس از مغفرت مآب میرزا آقاخان صدر اعظم نوری شد... ( المآثر و الاَّثار ص 115 ).


کلمات دیگر: