کلمه جو
صفحه اصلی

اصول دار

فرهنگ فارسی

در هیات نوازندگان کسی را کویند که اصول نگاه دارد یا با اشارات دست و چوب و با ضرب آنانرا به اصول رهبری کند .

لغت نامه دهخدا

اصول دار. [ اُ ] ( نف مرکب ) در هیأت نوازندگان کسی را گویند که اصول نگاه دارد یا با اشارات دست و چوب و با ضرب آنان را به اصول رهبری کند.آنکه با طبل یا دف یا دورویه ( دایره ) اصول نگاه دارد و خوانندگان و رقاصان و ورزشکاران را رهبری کند.


کلمات دیگر: