کلمه جو
صفحه اصلی

اصول متعارفه

فرهنگ فارسی

یکی از اصناف سه گانه که در فواتح علوم وضع کنند . صنف اول آنچه به هلیت تنها وضع کنند و آن میادی علم باشد و آنرا مقدمات موضوعه خوانند .

لغت نامه دهخدا

اصول متعارفه. [ اُ ل ِ م ُ ت َ رَ ف َ / ف ِ ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) یکی از اصناف سه گانه ای که در فواتح علوم وضع کنند. صنف اول آنچه به هَلیّت تنها وضع کنند، و آن مبادی علم باشد، و آنرا مقدمات موضوعه خوانند، و خالی نبود از آنکه بنفس خود بَیّن بود یا نبود و اول از اولیات مجربات و امثال آن باشد وآنرا اصول متعارفه ، و القضایا الواجب قبولها خوانند. ( اساس الاقتباس ص 395 ). و رجوع به اصول موضوعه شود.


کلمات دیگر: