کلمه جو
صفحه اصلی

ثیتل

فرهنگ فارسی

نام کوهی است محلی است نزدیک نباج که جنگ مشهوری در آنجا واقع شد بین نباج و ثیتل منزلی است برای مسافران بصره

لغت نامه دهخدا

ثیتل. [ ت َ ] ( ع اِ ) بز کوهی نر. || گاو کوهی نر. || نوعی از کاو دشتی. نمش. ج ، ثیاتل. || مرد فربه که در وی گمان خیر دارند. || عنین.

ثیتل. [ ث َ ت َ ] ( اِخ ) نام کوهی است.( منتهی الارب ). || محلی است نزدیک نباج که جنگ مشهوری در آنجا واقع شد بین نباج و ثیتل. منزلی است برای مسافران بصره. || و گویند قریه ای است. || و گویند شهری است از بنی حمان.

ثیتل . [ ت َ ] (ع اِ) بز کوهی نر. || گاو کوهی نر. || نوعی از کاو دشتی . نمش . ج ، ثیاتل . || مرد فربه که در وی گمان خیر دارند. || عنین .


ثیتل . [ ث َ ت َ ] (اِخ ) نام کوهی است .(منتهی الارب ). || محلی است نزدیک نباج که جنگ مشهوری در آنجا واقع شد بین نباج و ثیتل . منزلی است برای مسافران بصره . || و گویند قریه ای است . || و گویند شهری است از بنی حمان .



کلمات دیگر: