کنایه از مدیر و بدبخت .
تلخ بهر
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
تلخ بهر. [ ت َ ب َ ] ( ص مرکب ) کنایه از مدبر و بدبخت. ( آنندراج ) :
شهنشاه شکرریزان دهری
اگرچه شوربخت و تلخ بهری.
شهنشاه شکرریزان دهری
اگرچه شوربخت و تلخ بهری.
زلالی ( از آنندراج ).
کلمات دیگر: