کلمه جو
صفحه اصلی

موقفی

فرهنگ فارسی

ابو حریز موقفی مصری از محدثان بود ٠

لغت نامه دهخدا

موقفی . [ م َ ق ِ ] (ص نسبی ) منسوب است به موقف ، و آن محله ای است در فسطاط مصر. (از لباب الانساب ).


موقفی . [ م َ ق ِ ] (اِخ ) ابوحریز موقفی مصری . از محدثان بود و از محمدبن کعب قرظی روایت داشت و عبداﷲبن وهب و سعیدبن کثیربن عفیر که خود منکر حدیث بود از او روایت دارند. (از لباب الانساب ).


موقفی. [ م َ ق ِ ] ( ص نسبی ) منسوب است به موقف ، و آن محله ای است در فسطاط مصر. ( از لباب الانساب ).

موقفی. [ م َ ق ِ ] ( اِخ ) ابوحریز موقفی مصری. از محدثان بود و از محمدبن کعب قرظی روایت داشت و عبداﷲبن وهب و سعیدبن کثیربن عفیر که خود منکر حدیث بود از او روایت دارند. ( از لباب الانساب ).


کلمات دیگر: