شهری است در سوریه که بعلت معبد قدیمی آن بنام معبد آفتاب مشهور است .
امز
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
امز. [ اَ م َ زز ] ( ع ص ) سخت.( منتهی الارب ). سخت و دشوار و صعب. ( ناظم الاطباء ).
امز. [ اِ م ِ ] ( اِخ ) شهری است در سوریه که بعلت معبد قدیمی آن بنام معبد آفتاب مشهور است. رجوع به لاروس شود.
امز. [ اِ م ِ ] ( اِخ ) شهری است در سوریه که بعلت معبد قدیمی آن بنام معبد آفتاب مشهور است. رجوع به لاروس شود.
امز. [ اَ م َ زز ] (ع ص ) سخت .(منتهی الارب ). سخت و دشوار و صعب . (ناظم الاطباء).
امز. [ اِ م ِ ] (اِخ ) شهری است در سوریه که بعلت معبد قدیمی آن بنام معبد آفتاب مشهور است . رجوع به لاروس شود.
کلمات دیگر: