tarpaulin, waxy
موم اندود
فارسی به انگلیسی
coated with wax, cerated
فرهنگ فارسی
موم اندوده .
لغت نامه دهخدا
موم اندود. [ اَ ] ( ن مف مرکب ) موم اندوده. موم اندوده شده.موم آلود. آلوده به موم. || موم آلود. مشمع. ( یادداشت مؤلف ). و رجوع به موم آلود و مشمع شود.
کلمات دیگر: