نام ایستگاه راه آهن جنوب میان ایستگاه سواریان و نانگرد.
راهگرد
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
راهگرد. [ گ َ ] (نف مرکب ) که در راه بگردد. که درراه گردش کند. که در راه قدم زند. گردنده در راه .
راهگرد. [ گ َ ] ( نف مرکب ) که در راه بگردد. که درراه گردش کند. که در راه قدم زند. گردنده در راه.
راهگرد. [ گ ِ ] ( اِخ )نام ایستگاه راه آهن جنوب میان ایستگاه سواریان و نانگرد، واقع در 248هزارگزی تهران. ( یادداشت مؤلف ).
راهگرد. [ گ ِ ] ( اِخ )نام ایستگاه راه آهن جنوب میان ایستگاه سواریان و نانگرد، واقع در 248هزارگزی تهران. ( یادداشت مؤلف ).
راهگرد. [ گ ِ ] (اِخ )نام ایستگاه راه آهن جنوب میان ایستگاه سواریان و نانگرد، واقع در 248هزارگزی تهران . (یادداشت مؤلف ).
فرهنگستان زبان و ادب
{ramp} [مشترک حمل ونقل] راه کوتاهی که دو شاخۀ مجاور یک تقاطع را به یکدیگر متصل کند
کلمات دیگر: