کلمه جو
صفحه اصلی

راه نوردی

فرهنگ فارسی

نوعی پیاده‌رَوی در مسیر ناهموار و سخت و طولانی


لغت نامه دهخدا

راهنوردی. [ ن َ وَ ] ( حامص مرکب ) عمل راهنورد. راهپیمایی. رهنوردی. و رجوع به همین کلمات شود.

دانشنامه عمومی

راه نوردی نوعی پیاده رَوی در مسیر ناهموار و سخت و طولانی و به گردشگری که چنین مسیرهایی را بپیماید راه نورد گفته می شود. راه نوردی معمولاً در مسیرهایی انجام می شود که وسایط نقلیه در آن ها حرکت نمی کنند.
Karl Schrag: Bergwandern – Trekking. In: Alpin-Lehrplan Band 1. 7. Auflage. Blv Buchverlag, o.O. 2006, ISBN 978-3835400436.
راه نوردی با پیاده گَردی که نوعی پیاده رَوی به قصد گردش و لذت بردن از مناظر در مسیرهای روستایی یا مناطق کوهستانی است تفاوت دارد.
راه نوردها معمولاً کوله پشتی و توشه همراه خود می برند و مسیرهایی که قصد پیمودنش را دارند را از پیش بررسی و تعیین می کنند. راه نوردی گردشگران به ویژه در مسیرهایی در هیمالیا رواج دارد. در ایران از مسیرهای معروف راه نوردی می توان به دامنه های البرز در درکه و توچال اشاره کرد.

فرهنگستان زبان و ادب

{trekking} [گردشگری و جهانگردی] نوعی پیاده رَوی در مسیر ناهموار و سخت و طولانی


کلمات دیگر: