کلمه جو
صفحه اصلی

در عقب

فارسی به انگلیسی

back, backward, behind, rear, at the back of


back, backward, behind, rear


back, backward, behind, rear, posterior

فارسی به عربی

بعد
باب خلفی , ظهر

بعد


مترادف و متضاد

back (قید)
دور از، به عقب، عقب، در عقب، پس، از عقب

after (قید)
پس از، بعد از، عقب، در عقب، به تقلید، به یادبود

فرهنگ فارسی

دری که برای بارگیری محموله‌های بزرگی که از در کناری رد نمی‌شوند، استفاده می‌شود و در عقب واگن قرار دارد


فرهنگستان زبان و ادب

{end door} [حمل ونقل ریلی] دری که برای بارگیری محموله های بزرگی که از در کناری رد نمی شوند، استفاده می شود و در عقب واگن قرار دارد


کلمات دیگر: