راه پیما، مسافرپیاده، پیک، قاصد، رونده چالاک
( صفت ) ۱ - راه رونده راه پیما . ۲ - تند رو . ۳ - قاصد پیک . ۴ - تند رو ( اسب استر و غیره ) .
رهنورد . طی کنند. راه . یا تیز رونده که از سرعت گویا راه را مینوردد یعنی می پیچد .
( صفت ) ۱ - راه رونده راه پیما . ۲ - تند رو . ۳ - قاصد پیک . ۴ - تند رو ( اسب استر و غیره ) .
رهنورد . طی کنند. راه . یا تیز رونده که از سرعت گویا راه را مینوردد یعنی می پیچد .