کلمه جو
صفحه اصلی

خرده فرهنگ

فارسی به انگلیسی

subculture

مترادف و متضاد

subculture (اسم)
خرده فرهنگ، فرهنگ فرعی، کشت فرعی، کشت دوم میکروب

فرهنگ فارسی

فرهنگ گروهی اجتماعی با ویژگی‌های مشترک زبانی یا گویشی یا باوری یا آیینی یا پوششی در درون یک جامعۀ بزرگ‌تر


دانشنامه عمومی

خُرده فرهنگ در دانشِ مردم شناسی به ارزش ها و هنجارهای متفاوت با ارزش ها و هنجارهای گروه اکثریّت که یک گروه درون جامعه ای بزرگ تر داراست، گفته می شود. خُرده فرهنگ ها قابل شناسایی و تغییر هستند و بیشتر به ارزش های گروهِ اقلّیّت گفته می شوند.
گیک
نرد
به عبارت دیگر، گروهی از مردم که در دل یک فرهنگ بزرگ تر قرار دارند اما ارزش ها و هنجارهایشان با فرهنگ مادر متفاوت است را خرده فرهنگ می نامیم. خرده فرهنگ ها به رغم ارزش ها و هنجارهای متمایزشان بعضی از اصول بنیادین فرهنگ مادر را حفظ می کنند.
خرده فرهنگ که خود انواع مختلف دارد، باعث شکاف در تمایلات ذهنی، سبک زندگی، و ایجاد تغییر در تصویر ظاهر، طرز حرکت و زبان در یک جامعه می شود.
نیره توحیدی، مدیر بخشِ جامعه شناسیِ جنسیت و زنان از دانشگاه کالیفرنیا معتقد است پیش از انقلاب، حامیانِ پوششِ چادر یک خُرده فرهنگ در جامعهٔ ایران بودند که پس از انقلاب، حکومت را در دست گرفتند و نگرشِ خود را بر کلِ جامعه تعمیم دادند. که با ماجرای کشف حجاب رضا شاه پهلوی و شروع بی حجابی در ایران کاملاً در تناقض است.

فرهنگستان زبان و ادب

{subculture} [باستان شناسی، جامعه شناسی] فرهنگ گروهی اجتماعی با ویژگی های مشترک زبانی یا گویشی یا باوری یا آیینی یا پوششی در درون یک جامعۀ بزرگ تر


کلمات دیگر: