کلمه جو
صفحه اصلی

هذ

فرهنگ فارسی

بسیار برنده و عاصم آنرا بضم اول ضبط کرده است

لغت نامه دهخدا

هذ. [ هََ ذذ ] (ع مص ) سبک بریدن . (منتهی الارب ). تند بریدن . (اقرب الموارد). || شتاب خواندن مکتوب را ویقال : یهذ القرآن و الحدیث ؛ ای یرده . (منتهی الارب ).شتاب خواندن قرآن را. || نقل کردن حدیث را. (از اقرب الموارد). || (ص ) برنده . (منتهی الارب ). در اقرب الموارد این معنی به کسر اول است .


هذ. [ هَِ ذذ ] (ع ص ) بسیار برنده و عاصم آن را به ضم اول ضبط کرده است . (اقرب الموارد).


هذ. [ هََ ذذ ] ( ع مص ) سبک بریدن. ( منتهی الارب ). تند بریدن. ( اقرب الموارد ). || شتاب خواندن مکتوب را ویقال : یهذ القرآن و الحدیث ؛ ای یرده. ( منتهی الارب ).شتاب خواندن قرآن را. || نقل کردن حدیث را. ( از اقرب الموارد ). || ( ص ) برنده. ( منتهی الارب ). در اقرب الموارد این معنی به کسر اول است.

هذ. [ هَِ ذذ ] ( ع ص ) بسیار برنده و عاصم آن را به ضم اول ضبط کرده است. ( اقرب الموارد ).

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] خواندن قرآن به تندی و سرعت ؛ از اقسام قرائت ناپسند و هَذّ است.
«هَذّ» یعنی به تندی خواندن. قرائت هذّ از گونه های قرائت غیرمجاز قرآن است؛ یعنی ناپسند دانسته شده است که قرآن با تندی و سرعت خوانده شود.شخصی نزد ابن مسعود آمد و گفت:من سوره های مفصل را در یک رکعت نماز می خوانم. ابن مسعود از این کار نهی کرد و گفت: لاتهذوه هَذَّ الشعر؛ یعنی قرآن را مانند شعر ، تند نخوانید.
مترادف تحدیر
گاهی هذّ مترادف تحدیر استعمال می شود، اما بنا بر تمایز این دو، وجه تفاوت آنها این خواهد بود که در قرائتِ به تحدیر، احکام تجوید مراعات می شود.
عناوین مرتبط
...


کلمات دیگر: