کلمه جو
صفحه اصلی

هذا

فارسی به انگلیسی

this, this [only in arabic words or phrases]

this [only in Arabic words or phrases]


عربی به فارسی

اين


فرهنگ فارسی

اسم اشاره، این، اشاره به شخصی یاشی نزدیک
(اسم ) این (اشاره بشخص یا شئ نزدیک ).

فرهنگ معین

(هاذا ) [ ع . ] (اِ. اشاره ) این (اشاره به شخص یا شی ء نزدیک ).

لغت نامه دهخدا

هذا. [ ها ] ( ع ضمیر، اِ ) اسم اشاره است به معنی «این » که بدان به شخص یا شی قریب اشاره کنند. ( ناظم الاطباء ). مرکب از ها و ذا اشاره. ( از اقرب الموارد ).
- معهذا ؛ با وجود این. با اینحال. با این که. رجوع به معهذا شود.

فرهنگ عمید

اسم اشاره، این، اشاره به شخص یا شیء نزدیک.

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی عَرَضَ: هر چیز غیر ثابت - زودگذر (در جمله "عرض الحیاة الدنیا "شؤون ناپایدار زندگی دنیا منظور است، و مراد از "عرض هذا الادنی " نیز لذائذ زندگی دنیا و نعمتهای زودگذر آن است ، و اگر به اشاره مذکر "هذا "به آن اشاره فرموده و حال آنکه جا داشت با ضمیر مؤنث "هذه "به...
معنی مُّمْطِرُنَا: بارنده بر ما (معنای قالوا هذا عارض ممطرنا این است که وقتی آن ابر را میبیند به یکدیگر بشارت میدهند که این ابری است که بر ما خواهد بارید )
معنی مَا یُلَقَّاهَا: آن نمییابند (از لقاء و ملاقات به معنای روبرو شدن و برخورد دو چیز با یکدیگر است ، البته این کلمه در ادراک به حس و به چشم و بصیرت استعمال میشود ، ادراک به حس مانند : تمنون الموت من قبل ان تلقوه - آرزوی مرگ میکنید قبلا از آنکه آن را ملاقات نمایید ، و اد...
معنی لَاقِیهِ: آن را ملاقات کرد (ازلقاء و ملاقات به معنای روبرو شدن و برخورد دو چیز با یکدیگر است ، البته این کلمه در ادراک به حس و به چشم و بصیرت استعمال میشود ، ادراک به حس مانند : تمنون الموت من قبل ان تلقوه - آرزوی مرگ میکنید قبلا از آنکه آن را ملاقات نمایید ، ...
معنی لِقَاءِ: دیدار(لقاء به معنای روبرو شدن و برخوردن دو چیز با یکدیگر است ، و گاهی هم با این کلمه تعبیر میشود از برخورد یکی با دیگری و گفته میشود فلانی را ملاقات کرد و یا ملاقات میکند ، البته این کلمه در ادراک به حس و به چشم و بصیرت استعمال میشود ، ادراک به حس ما...
معنی لِقَاءَنَا: دیدار ما(لقاء به معنای روبرو شدن و برخوردن دو چیز با یکدیگر است ، و گاهی هم با این کلمه تعبیر میشود از برخورد یکی با دیگری و گفته میشود فلانی را ملاقات کرد و یا ملاقات میکند ، البته این کلمه در ادراک به حس و به چشم و بصیرت استعمال میشود ، ادراک به حس...
معنی لِقَائِهِ: دیدار او(لقاء به معنای روبرو شدن و برخوردن دو چیز با یکدیگر است ، و گاهی هم با این کلمه تعبیر میشود از برخورد یکی با دیگری و گفته میشود فلانی را ملاقات کرد و یا ملاقات میکند ، البته این کلمه در ادراک به حس و به چشم و بصیرت استعمال میشود ، ادراک به حس...
معنی لَقُواْ: دیدند - روبروشدند (لقاء به معنای روبرو شدن و برخوردن دو چیز با یکدیگر است ، و گاهی هم با این کلمه تعبیر میشود از برخورد یکی با دیگری و گفته میشود فلانی را ملاقات کرد و یا ملاقات میکند ، البته این کلمه در ادراک به حس و به چشم و بصیرت استعمال میشود ، ا...
معنی لَقِیتُمُ: دیدید - روبروشدید (لقاء به معنای روبرو شدن و برخوردن دو چیز با یکدیگر است ، و گاهی هم با این کلمه تعبیر میشود از برخورد یکی با دیگری و گفته میشود فلانی را ملاقات کرد و یا ملاقات میکند ، البته این کلمه در ادراک به حس و به چشم و بصیرت استعمال میشود ، ا...
معنی لَقِینَا: دیدیم - روبروشدیم (لقاء به معنای روبرو شدن و برخوردن دو چیز با یکدیگر است ، و گاهی هم با این کلمه تعبیر میشود از برخورد یکی با دیگری و گفته میشود فلانی را ملاقات کرد و یا ملاقات میکند ، البته این کلمه در ادراک به حس و به چشم و بصیرت استعمال میشود ، ا...
ریشه کلمه:
ذا (۲۵۸ بار)
ه (۳۵۷۶ بار)
هذا (۲۲۵ بار)

پیشنهاد کاربران

هذا ؛ این
هو هذا ؛ اوست این

این مذکر

این. . . . اشاره ی به نزدیک مذکر ( مرد )


کلمات دیگر: