کلمه جو
صفحه اصلی

پرچانگی کردن

فارسی به عربی

فک

مترادف و متضاد

jaw (فعل)
هرزه درایی کردن، پرچانگی کردن

فرهنگ فارسی

( مصدر ) پرگویی کردن وراجی کردن پرحرفی کردن .

فرهنگ معین

(پُ نِ. کَ دَ ) (مص ل . ) پر - حرفی کردن ، وراجی کردن .

پیشنهاد کاربران

به چانه افتادن ؛ پرحرفی کردن.

talk the hind leg ( s ) off a donkey


کلمات دیگر: